زنان سالمند هرگز جرات و جسارت مطرح کردن ازدواج مجدد را ندارند!
همیشه با عنوان عشق پیری در نهان و آشکار مورد استهزا و ریشخند قرار میگرفت و فرزندانی که در بزرگسالی با پدیده ازدواج پدر یا مادر خود روبرو میشدند به نوعی با انکار و عدم رضایت قلبی از این نوع وصلت جلوگیری میکردند و یا به زحمت به وصلت رضایت میدادند. ازدواج زنان و مردان در سن میانسالی و سالمندی همیشه مورد غفلت خانوادهها و البته مسئولان قرار گرفته است و به نظر میرسد که زمان آن رسیده است که سقفهای نامرئی درازدواج زنان و مردان سالمند شکسته شود.
کرج -امید بانوان؛ به نقل ایسکانیوز به قلم سرکار خانم زهرا نجفیان نوشت؛ همیشه با عنوان عشق پیری در نهان و آشکار مورد استهزا و ریشخند قرار میگرفت و فرزندانی که در بزرگسالی با پدیده ازدواج پدر یا مادر خود روبرو میشدند به نوعی با انکار و عدم رضایت قلبی از این نوع وصلت جلوگیری میکردند و یا به زحمت به وصلت رضایت میدادند. ازدواج زنان و مردان در سن میانسالی و سالمندی همیشه مورد غفلت خانوادهها و البته مسئولان قرار گرفته است و به نظر میرسد که زمان آن رسیده است که سقفهای نامرئی درازدواج زنان و مردان سالمند شکسته شود.
دلشان می گیرد از تنهایی و هیچ نمیگویند
دلشان میگیرد از تنهایی و فکر میکنند اگر جوانتر بودند میتوانستند نیاز داشتنشان را به یک همدم و مونس بیان کنند و در حال حاضر از بیان آن هم ناتوانند و از ترس پیامد های آن نمیتوانند به زبان بیاورند. اما واقعیت این است که نمیتوان از کنار نیاز آنها به راحتی گذشت. شاهد مدعایمان زنی که رکورد زنگ زدن به اوراژانس را داشت و وقتی که مسئولان و پرستاران اورژانس مراجعه میکردند، میدیدند که زن درد جسمانی ندارد و فقط برای رفع تنهایی و حرف زدن با کسی زنگ زده است . ازدواج زنان و مردانی که یک پله از میانسالی گذشته و وارد برهه سالمندی شدهاند را تقریبا همه ما دیدهایم. چند سریال هم در این مورد ساخته شده؛ اما هنوز همان باور همیشگی و قدیمی با کمی تعدیل در جامعه وجود دارد که پیرمرد و پیرزن را چه به ازدواج؟! اما میتوان امیدوار بود که حضور مددکاران اجتماعی با آموزش قبلی در منزل سالمندان، برای صحبتهای رودررو و آموزش و آگاهسازی و بسترسازی سالمندان، میتواند راهکاری باشد تا زنان و مردان سالمند آشیانه تنهایی خود را با مشارکت و همدلی پر کنند.
ازدواج سالمندی نوعی تابوشکنی و درنوردیدن خط قرمزهاست
یک جامعهشناس معتقد است ازدواج سنت اسلامی و ملی است اما ازدواج سالمندی نوعی تابوشکنی و درنوردیدن خط قرمزها محسوب میشود و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ما تاکنون چنین موضوعی را بر نتابیده و در تقابل با ساختارهای اجتماعی است. عالیه شکربیگی با اشاره به موانع فردی، خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی و قانونی ازدواج سالمندان گفت : ارزشها و هنجارهای جامعه ما این اجازه را به مرد سالمند داده است که ازدواج کند. حتی خانواده نیز این نیاز را برای مرد سالمند حس میکنند، اما زن سالمند نمیتواند و حتی اگر میل به ازدواج مجدد داشته باشد، هرگز جرأت و جسارت مطرح کردن آن را ندارد. شکربیگی تاکید کرد: مهمترین ویژگی دوره سالمندی تنهایی و احساس تنهایی است. مرد یا زنی که در چرخه زندگی، خانه خود را تنها آشیانهای خالی میبیند، نیاز به ازدواج دارد؛ چراکه پیامد این احساس تنهایی افسردگی است و حتی در شرایطی به مرحله خودکشی میرسد.
در ازدواج سالمندی نباید صرفاً به مسئله ارتباط جنسی توجه کرد
اصلا عادت کرده ایم که همه مسایل را به نوعی به مسایل جنسی ربط دهیم مخصوصا زمانی که مسئله ازدواج سالمندی پیش میآید در ذهنمان بیشتر این موضوع شکل میگیرد . عالیه شکر بیگی با بیان اینکه در ازدواج سالمندی نباید صرفاً به مسئله ارتباط جنسی توجه کرد، گفت: این ازدواج پاسخ به نیاز عاطفی و روحی زنان و مردان سالمند است. بیشترین هدف ازدواج سالمندی پاسخ به همین نیاز است. او تاکید کرد : بایستی سالمندان را به مثابه سرمایه اجتماعی ببینیم. در دورهای حضور سالمند در جامعه ایرانی باعث اعتماد، مشارکت و همدلی بوده است اما زمانی که شکل خانواده ایرانی به شکل هستهای تبدیل شد، این ارتباطها کمرنگتر شد.
موانع اجتماعی و فرهنگی ، موانع ازدواج سالمندان
شکربیگی در ادامه به پژوهشی که در دو منطقه 3 و 17 تهران درخصوص نگرش به ازدواج سالمندی انجام شده بود، اشاره کرد و گفت: در این پژوهش مشخص شده که عمدهترین موانع ازدواج این قشر، موانع اجتماعی و فرهنگی است؛ در حالیکه این نیاز و تمایل در آنها وجود دارد. همچنین جبههگیری فرزندان و نگرش آنها در قبال ازدواج زنان و مردان سالمند، مشکل دیگر ازدواج آنان است. او تاکید کرد : ایدوئولوژیهای نادرست در ازدواج یکی دیگر از موانع ازدواج است. به طور کلی ازدواج مجدد به سختی پذیرفته میشود. شکربیگی موانع موانع فرزندان، خویشاوندان و دوستان را در دسته موانع مربوط به عاملیت و ایدوئولوژیهای نادرست در ازدواج مجدد را، مانع ساختاری دانست.
آیا جامعه در حال بسترسازی است؟
این استاد دانشگاه معتقد است: امید به زندگی در جوامع بشری بالا رفته و سن مرگ و میر سالمندان نیز افزایش پیدا کرده است و افراد ممکن است در زندگیشان ازدواجهای دوم و سوم داشته باشند. شکربیگی گفت : ازدواج مجدد سالمندان تا یک دهه پیش تابو بود، اما هماکنون جامعه در حال بسترسازی است و سالمندان که زمانی فقط منتظر مرگ تدریجی بودند اکنون حق زندگی یافتهاند و میتوان گفت ازدواج سالمندی به منزله تولد و امید دوباره در جامعه است. او با بیان اینکه در سن و سال سالمندان به دلیل تغییر هورمونی نیاز جنسی چندان مطرح نیست، گفت: این در حالیست که این قشر نیاز به داشتن همدم و مونس دارند تا در لحظات تنهایی به نیازهای روانی و عاطفی آنها پاسخ دهند. ازدواج سالمندان باعث همبستگی آنها شده و سن امید به زندگی را افزایش میدهد.
سقفهای نامرئی در ازدواج زنان سالمند شکسته میشود ؟
شکربیگی با اشاره به نتایج یک تحقیق علمی درخصوص ازدواج سالمندان گفت: نتایج این تحقیق نشان داد سقفهای نامرئی در ازدواج زنان سالمند وجود دارد که باید شکسته شوند. او به بحث اعتمادبهنفس و موانع فردی ازدواج زنان سالمند پرداخت و بیان کرد: خودباوری زنان عامل مهمی محسوب میشود و اگر زنان اعتمادبهنفس در زمینه ازدواج نداشته باشند، مانع فردی در ازدواج آنهاست. این استاد دانشگاه در ادامه به کارکردهای مثبت ازدواج سالمندی اشاره کرد و گفت: ازدواج سالمندی باعث میشود زن و مرد سالمند در خانه فرزندان خود بار اضافه به حساب نیایند. یکی دیگر از کارکردهای مثبت ازدواج سالمندی امور مالی سالمندان است. عالیه شکربیگی به آمار حدود 10 تا 20 درصدی پیشرفت در زمینه ازدواج سالمندی اشاره کرد و افزود: البته هنوز در 80 درصد موارد دیوار شیشهای افکار و عقاید وجود دارد. حتی در مواردی مشاده شده که زن یا مرد سالمند ازدواج کردهاند، اما فرزندان آنها هرگز با فرد جدید ارتباط برقرار نکرده و فرد سالمند جدید در تردید میان ماندن و رفتن مانده است.
انتهای پیام/
کدخبر: 118