قدرت شروع ناقص
تا به امروز چندبار ایدههایتان را به این دلیل که هنوز آماده نیستید، رها کردهاید؟ کتاب قدرت شروع ناقص از جیمز کلیر به شما نشان میدهد که افراد بسیاری در نتیجه این خطای فکری، هرگز کار و حرفه موردعلاقه خود را شروع نمیکنند در حالی که انتظار برای ایدهآل شدن شرایط اشتباه است و چیزی که نیاز به تغییر دارد باورهای ما درباره یک شروع خوب است... .

کتاب خوب – امید بانوان؛ زمانی که یک حرفه، هنر یا ورزش را به تازگی آغاز میکنید خودتان را با چه
کسی مقایسه خواهید کرد؟ در دسترسترین گزینهها معمولا افراد موفق حوزهای هستند
که تصمیم داریم به آن وارد شویم، آدمهایی که بعد از سالها کوشش و خطا توانستهاند
راهکارهایی دقیق و تضمینی برای پیش بردن امور پیدا کنند.
در این شرایط ما سعی میکنیم به آنها نگاه کنیم،
خاطرات و تجربیاتشان را بخوانیم، پای حرف آنها بنشینیم و قدم به قدم مسیرشان را
تکرار کنیم. اما آیا این چیزی است که واقعا به آن نیاز داریم؟ جواب جیمز کلیر، نویسنده
و سخنران حوزه موفقیت منفی است و در کتاب قدرت شروع ناقص دلایل این ادعایش را توضیح
میدهد.
به نظر کلیر زمان شروع یک رشته یا حرفه،
الگوگیری از عملکرد بهترینهای آن حوزه کاری اشتباه است. البته یادگیری از تجربه دیگران
عالی است و میتواند به عنوان یک میانبر ما را از تجربههای تلخ یا روشهای وقتگیر
نجات دهد، اما تقلید صد درصد از افراد موفق، گاهی به جای پیشروی، مانع حرکت ما میشود.
مقایسه وضعیت فعلی خود با فردی که سالها از ما جلوتر است اغلب باعث میشود احساس
ناکافی بودن پیدا کنیم و با دیدن تجهیزات و تواناییهای برتر دیگران، خیلی ساده
دلسرد یا حتی از مسیر منحرف شویم.
در این شرایط احتمالا با خودتان فکر کنید
قبل از برداشتن قدم اول باید مدرک جدیدی بگیرم، ابزارهای بیشتری تهیه کنم یا با
آدمهای بیشتری آشنا شوم. خب، انگیزه و تلاش شما برای یاد گرفتن ستودنی است، اما
اگر به شما بگوییم با این طرز فکر هرگز حرکت به سمت رویاهایتان را شروع نمیکنید
باز هم به این روش ادامه میدهید؟
نکته مهم در جواب دادن به این سوال،
توجه به دوگانه «عالی» و «موردنیاز» است. ابزار یا مهارتی که یک فرد را به بالاترین
سطح کاری و حرفهای میرساند معمولا چیزی نیست که برای شروع از آن استفاده کرده
باشد. به بیان دیگر اگر رسیدن به هدف را به کوهنوردی تشبیه کنیم، ابزاری که در آخرین
مرحله و قبل از رسیدن به قله به آن نیاز دارید احتمالا در کوهپایه غیرضروری و حتی
شاید دستو پاگیر است.
جیمز کلیر در کتاب قدرت شروع ناقص سعی
دارد به شما بگوید انرژی خود را در یافتن چیزی که واقعا به آن نیاز دارید صرف کنید.
با پیروی از این الگو، متوجه میشوید که جمعآوری حریصانه و بیمنطق ابزار، دورههای
علمی و اطلاعات نه تنها کمککننده نیست، بلکه در بهترین حالت حرکتتان را کند میکند.
پس لیست طولانی نیازمندیها را کوتاه کنید، افکار مزاحم را دور برانید و قبل از
ظاهر شدن شک و تردیدهای بیشتر، اولین قدم به سمت قله را بردارید.
کتاب قدرت شروع ناقص مناسب چه کسانی
است؟
اگر تصمیم به شروع یک مسیر شغلی، حرفهای
یا هر حوزه دیگر دارید و نگران هستید که به اندازه کافی آماده نباشید، مطالعه این
کتاب را به شما توصیه میکنیم.
با جیمز کلیر بیشتر آشنا شویم:
جیمز کلیر (James
Clear) سخنران و نویسنده پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز است
که در ایران با کتاب «عادتهای اتمی» شناخته میشود. نوشته های او در روزنامه و
نشریاتی مانند مجله تایم، نیویورکتایمز، وال استریت ژورنال و سیبیاس منتشر میشود
و وبلاگ او توانسته میلیونها خواننده از سراسر جهان را جذب کند.
در بخشی از کتاب قدرت شروع ناقص میخوانیم:
همه ایدههای بزرگ کموبیش فرایند
خلاقانهی یکسانی را پشت سر میگذارند و در اینجا میخواهیم طرز کار این فرایند
را شرح دهیم. فهم این موضوع مهم است، زیرا تفکر خلاقانه مهمترین مهارت ممکن برای
هر کس است. تقریباً برای هر مشکلی در کار یا زندگی خود میتوانید از راهکارهای
نوآورانه، تفکر جانبی و ایدههای خلاق کمک بگیرید.
هر کس میتواند با استفاده از این پنج
گام یاد بگیرد چگونه خلاق شود. البته این بدان معنا نیست که خلاقبودن کار سادهای
است. کشف خلاقیت درونی به شجاعت و ممارست فراوان نیاز دارد. بااینحال، رویکردی
پنج مرحلهای که بعدتر دربارهی آن خواهید خواند، کمک میکند ابهامات این مسیر
زدوده شود و در مسیری روشن برای کسب تفکر نوآور گام بردارید. برای توضیح کارکرد این
فرایند بگذارید داستان کوتاهی تعریف کنم.
مشکلی که به راهکار خلاقانه نیاز داشت:
در دهه 1870 روزنامهها و چاپخانهها با مشکل خاص و پرهزینهای روبهرو بودند. در
آن زمان عکاسی کار جدید و جذابی بود. خوانندهها دوست داشتند تصاویر بیشتری ببینند،
ولی کسی نمیدانست چطور با هزینهی کم و سرعت زیاد عکس چاپ کند.
مثلاً اگر روزنامهای میخواست عکسی چاپ کند، باید یک نفر را برای این کار استخدام میکرد که به صورت دستی تصاویر را یکبهیک روی صفحات فلزی حک کند. از این صفحات برای چاپ تصویر روی کاغذ استفاده میشد، اما آنها بعد از چند بار استفاده میشکستند. پیداست که این فرایند هزینهبر و وقتگیر بود.
فردریک یوجین آیوز کسی بود که برای این
مشکل راهکار ارائه کرد. او به مسیر شغلی خود تا رسیدن به شخصیت ممتاز در حیطهی
عکاسی و ثبت هفتاد اختراع در طول دوران کاریاش ادامه داد. داستان خلاقیت و نوآوری
او که اندکی بعد آن را خواهم گفت مثال خوبی برای درک پنج مرحلهی اصلی فرایند
خلاقانه است.
کدخبر: 13058