ده دلیل برای اینکه درباره جهان اشتباه فکر میکنیم
کتاب خوب- امیدبانوان؛ کتاب واقعیت؛ ده دلیل برای اینکه درباره جهان اشتباه فکر میکنیم نوشته هنس روسلینگ، آنا روسلینگ و اولا روسلینگ است که با ترجمه بهار رحمتی منتشر شده است.
کتاب خوب- امیدبانوان؛ کتاب واقعیت؛ ده دلیل برای اینکه درباره جهان اشتباه فکر میکنیم یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز به این میپردازد که دنیا چندان هم جای بدی نیست و ۱۰ دلیل میآورد که به ما ثابت میکنند درباره جهان اشتباه فکر میکنیم. نویسندگان در این کتاب، جهانبینی بدبینانه را حاصل چند روش مختلف عملکرد مغز انسان میدانند و میگویند رسانهها، تبلیغات و اخبار جعلی کمترین تاثیر را دارند. آنها از ده غریزه منفیگرایانه حرف میزنند که عاملان اصلی تفکر تراژیک و منفی درباره دنیا هستند. نویسندگان این اثر، ابزارهای تفکر به دور از منفینگذری را برای شما برمیشمارند. این ابزارها کمک خواهند کرد که تصویر واقعی و درستی از جهان داشته باشید، بر جهل خودخواسته غلبه کنید؛ بدون آن که نیاز داشته باشید تمام جزئیات را یاد بگیرید. آنها از شما میخواهند دست از تفکر بیش از حد بدبینانه خود درباره دنیا و اتفاقات آن بردارید و جهانبینی مضطرب کننده و نادرست را دور کنید. کمی خوشبینانهتر به جهان نگاه کنیدو بخواهید که واقعیتها را بدون دخالت غرایز منفیگرایانه خود بفهمید.
خواندن کتاب واقعیت؛ ده دلیل برای اینکه درباره جهان اشتباه فکر میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که میخواهند زندگیشان را تغییر دهند و دنیا را مثبتتر ببینند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب واقعیت؛ ده دلیل برای اینکه درباره جهان اشتباه فکر میکنیم
زمانی که نخستین بار نگاه گذرایی به این حجم از ناآگاهی کردم، در اواسط دههٔ ۱۹۹۰، خشنود شدم. تازه شروع به تدریس دورهٔ سلامت جهانی در مؤسسهٔ کارولینسکا۸ در سوئد کرده بودم و کمی نگران بودم. دانشجویان بهشدت باهوش بودند؛ آیا قبل از آنکه تدریس را شروع کنم، همهچیز را میدانستند؟ در کمال شگفتی متوجه شدم که دانشجویانم در مقایسه با شامپانزهها اطلاعات کمتری درباره جهان دارند.
اما هرچه بیشتر از مردم آزمون میگرفتم، بیشتر به آگاهی نداشتنشان پی میبردم، نهفقط در میان دانشجویانم، بلکه همهجا. متوجه شدم که ناامیدکننده و نگرانکننده است که مردم تا حد زیادی درباره در اشتباهند. زمانی که در ماشینتان از GPS استفاده میکنید، بسیار مهم است که GPS از اطلاعات درستی استفاده کند. اگر حس کنید شما را از مسیر متفاوتی راهنمایی میکند، و بدانید که به مکان اشتباهی خواهید رسید، به آن اعتماد نخواهید کرد. بنابراین تصمیمگیرندگان سیاسی و سیاستمداران، اگر بخواهند با اطلاعات نادرست عمل کنند، چگونه میتوانند مشکلات جهانی را حل کنند؟ فعالان اقتصادی اگر دید جهانی درستی نداشته باشند، چگونه میتوانند برای سازمانهایشان تصمیمات منطقی بگیرند؟ و چگونه هرکسی بداند که درمورد کدام مسائل زندگی بایستی نگران باشد؟
تصمیم گرفتم که از آزمون دانش و نشان دادن ناآگاهی افراد فراتر بروم. تصمیم گرفتم که بفهمم چرا؟ چرا این ناآگاهی درباره جهان بسیار شایع است و همواره وجود دارد؟ همهٔ ما برخی اوقات اشتباه میکنیم، حتی من، اما چگونه است که اکثریت مردم تا این حد در خصوص جهان ناآگاهند؟ چرا بسیاری از مردم از شامپانزهها نمرهٔ کمتری میگیرند؟
شبی تا دیروقت در دانشگاه مشغول کار بودم، و چیزی را کشف کردم. متوجه شدم مشکل فقط فقدان دانش افراد نیست، زیرا میتوانستند بهجای پاسخهای بدتر از پاسخهای تصادفی (یعنی پاسخهایی که بهطور سیستماتیک اشتباه است)، پاسخهای نادرست تصادفی – مثل پاسخهای شامپانزهها- بدهند. متوجه شدم که فقط «دانشِ» اشتباه میتواند به چنین امتیازاتِ بدی منتج شود.
آها! متوجه شدم! مسئلهای که با آن روبهرو شده بودم، یا برای سالهای متمادی به آن فکر میکردم، مسئلهای ارتقایافته بود: دانشجویانم و تمامی کسانی که طی سالها به آزمونهایم پاسخ دادهاند، دانش را داشتهاند، اما دانش آنها قدیمی و معمولاً متعلق به چند دهه پیش بوده است. اطلاعات افراد مربوط به زمانی است که معلمهایشان مدرسه را تمام کرده بودند.
کدخبر: 9271