پیکرتـراشیِ دخترانی که میخواهند دیـده شوند!
الهام آمرکاشی- درحالی این روزها، عملهای زیبایی در صدر جراحیهای پزشکی در کشور قرار دارد که گروه دختران در سنین مختلف، منحنیِ آمار را به گونهای قابل توجه تغییر دادهاند و از جراحی زیباییِ بینی گرفته تا زاویهسازیِ فک و تراش بدن برای به دستآمدنِ اَشکال لوزی و مثلث؛ برای «دیدهشدن» با زیر تیغ گذاشتنِ پیکرهایشان تلاش میکنند!
گزارش- امیدبانوان؛ ابراز ماهیت وجودی برای بسیاری از افراد در کسوتهای متعدد، ازجمله مؤلفههای حائز اشارهای است که از دیرباز تا کنون به انواع و انحاء گوناگون، جلوهگریهای مکرر داشته و به توالی در جامعه در زمینههای متوالی شاهد خودنماییهای ساختگی یا واقعی بودهایم؛ اما این روزها با مراجعه به کلینیکهای زیبایی و رصد مقالات متعدد در این زمینه، ردپای جراحیهای نالزوم را شاهد هستیم که دختران در سنین بسیار پایین به عملهای متعدد زیبایی کشیده شدهاند و «خانواده، محیطِ زیستی و شرایط جامعه» بلاتردید، سه رکن ابتدایی در تصمیمگیریِ این قشر از جامعه است.
درحالی گزینههای مترادف درکنارهم میتواند در برآیند افزایش جراحیهای زیبایی اثرگذار باشد که سه ضلعی «دیدهشدن، چشم و همچشمی و عدم اعتماد بهنفس» از پر اهمیتترین رئوس در هرم عملهای زیبایی در دختران است.
در روزهای گذشته ابراهیم رزمپا- نایبرئیس و عضو هیاتمدیره انجمن راینولوژی ایران و متخصص گوش و حلق و بینی از کاهش سن عمل جراحی در ایران خبر داد و مطرح کرد: «سن درخواست انجام عمل جراحی بینی که رتبه نخست عمل زیبایی را در ایران دارد، بهشدت پایین آمده است. تا پیش از این در صورتی که افراد به ۱۸سالگی میرسیدند، اجازه انجام عمل زیبایی پیدا میکردند اما حالا بعد از دوران بلوغ دخترها در ۱۴سالگی و پسرها در ۱۶سالگی تمایل پیدا میکنند تا عمل جراحی زیبایی بینی انجام دهند»!
با نگاهی به آمار متفاوت دراین زمینه، انجام عملهای زیبایی به صورت، خلاصه نمیشود و عملهای زیبایی عجیبتری هم مانند لاغرکردن گردن، تزریق چربی در نقاط متعدد بدن، پروتز چانه، گونه، زاویهسازی فک و... وجود دارد.
اگرچه در برابر تک تک جراحیهای زیبایی، قیمتهای نجومیِ متفاوتی هم وجود دارد که رفتارشناسیِ این قشر از جامعه که به چه قیمت اندام خود را زیر تیغ جراحی میگذارند، قابل اهمیت است که به گفتۀ مصطفی اقلیما- پدر مددکاری ایران و رفتارشناس، «تعریف زیبایی در کشور تغییر کرده و این روزها بسیاری از مردم، ظاهر زیبا را ملاک زیبابودن میدانند. این رفتارشناس معتقد است چشم و همچشمی باعث شده جوان ایرانی به سمت تغییر ظاهری خود برود. رفتار جامعه هم مزید بر علت شده است. به این شکل که ملاک استخدام یک فرد، اندام و زیبایی ظاهری اوست و نه مهارتهای کاری که او دارد».
اقلیما همچنین درباره چرایی افزایش آمارهای جراحی زیبایی در ایران معتقد است: «برخی چیزها در یک جایی فرهنگ میشود. بهطور نمونه در کشور فرانسه هم بسیاری افراد بینیهای بزرگ دارند اما عمل نمیکنند و آنرا زشت نمیدانند. از نگاه وی چشم هم چشمیها و همین طور نداشتن فعالیتهای مفید اجتماعی موجب میشود تا افراد روی خودشان تمرکز پیدا کنند و به دنبال پیداکردن عیبت و ایراد باشند». از نگاه این مددکار اجتماعی علاوه بر اینها ما زنان و دخترانمان را به گونهای تربیت میکنیم و بار میآوریم که دلشان میخواهد بدون نقص باشند اما درباره مردان این مسئله کمتر اتفاق میافتد. این کارشناس تصریح میکند:«اگر کسی شخصیت اجتماعی مناسبی داشته باشد به دنبال این مسائل نیست. مگر اینکه بخواهد خودش را از مسیر لباس، ماشین و یا عملهای جراحی زیبایی به اثبات برساند. در کنار اینها نباید نقش فشارهای اجتماعی در گرایش افراد به این مسائل را فراموش کرد . این درحالی است که این افراد نمیدانند بعد از عملهای جراحی زیبایی و اقدامات اینچنینی هم باز فشارهای اجتماعی به گونهای دیگر خود را نشان میدهد».
در این زمینه طی سالهای گذشته تا کنون، بررسیهایی که در کشورهای اروپایی و آمریکا صورت گرفته، نشان میدهد:
حدود 20 درصد افرادی که جراحی زیبایی بینی انجام میدهند، مبتلا به اضطراب، وسواس و افسردگی هستند. حدود 70 درصد دارای شخصیت خودشیفته هستند و فقط 10 درصد اعمال جراحی ناشی از حالت واقعا غیرطبیعی بینی است.
90 درصد از زنان و 15 درصد از مردان به غلط تصور میکنند با جراحی پلاستیک زیباتر خواهند شد، در واقع علت 80 درصد از جراحیهای پلاستیک برای زیباتر شدن و فقط 20 درصد از این جراحیها جنبه درمانی دارد.
به گفتۀ روانشناسان متعدد در این زمینه، در روانشناسی اختلالی به نام بدشکلی بدن وجود دارد که نوعی اختلال شبهجسمی (سوماتوفرم) است. در این افراد یک احساس ذهنی مداوم وجود دارد که بدن و ظاهر آنها زشت است؛ با این وجود که ظاهر آنها طبيعی و يا تقريبا طبيعی است. برخی از افرادی که اقدام به انجام عملهای زیبایی میکنند، دچار این اختلالات هستند و این افراد اگر هم عملهای زیبایی با بهترین نتیجه را انجام دهند، باز هم احساس رضایت از خود نخواهند کرد.
درحالی به اعتقاد کثیری از پزشکان، ايران پايتخت عملهای جراحیِ زيبایی است که زهرا عالم- روانشناس، در دهه گذشته به این مهم پرداخته و با مطرح کردن این موضوع که «کمبودهای عاطفی افراد را به سمت عمل زیبایی میکشاند» معتقد است: کمبود عاطفه در خانمها بر روی فعالیتهای روزمرهشان در زندگی اثر میگذارد، به عنوان مثال این مسئله خود را به صورت رسیدگی نکردن به فرزندان یا در محل کار نشان میدهد، گاهی کمبود عاطفی خانمها به جای رسیدگی نکردن بر امور روزمرهشان در رسیدگی بیش از حد به خود نمایان میشود. این روانشناس میگوید: کمبود عاطفی خانمها فراتر از رسیدگی بیش از حد آنها به خود در انجام عملهای زیبایی ظاهر میشود.
در یک گزارش که به طور اجمالی به این بحث پرداخته است، اشاره میشود: «جامعۀ بررسی شده، 27 نفر از زنانی است که تجربه جراحی زیبایی داشتهاند. بر اساس یافتهها، علت کشیده شدن زنان به عملهای زیبایی، ترس از طردشدن و تصویر ذهنی منفی نسبت به بدن آنها بوده است».
کمبود عاطفه و عدم اعتماد به نفس، درحالی این روزها در قشر دختران جامعه بیش از پیش جلوهگر است که اپیدمی پیکرتراشی از سر تا پا در فضای مجازی نیز بروز کرده و تعدد شبکههای اجتماعی و ترویج و تبلیغ برای زیباترشدن، یکی از معضلات اساسی در اجتماع فعلی محسوب میشود که از آن به غولهای تبلیغاتی یاد میشود.
«وبلن» از جامعهشناسان مطرح آمريکایی بر اين باور است که «فايده اشياء با توجه به زيبايی و گرانیشان تعيين میشود بنابراين نگرش «شیءگونه» و کالایی افراد نسبت به خودشان سبب میشود تا آنها از اين طريق وانمود کنند که متعلق به پايگاه اجتماعي بالایی هستند. از نظر او امروزه، مرز جدايي طبقات اجتماعی مبهم و متغير است و در نتيجه اعضای هر لايه اجتماعی، آرايش سبک زندگی متداول لايه بالاتری را تقليد میکنند؛ اينها چون از شهرت و احترام لايههای بالايی محروماند، میکوشند حداقل در ظاهر با قوانين و هنجارهای پذيرفتهشده با آنها همنوايی کنند» و به گفتۀ دکتر وحید شالچی- عضو هیئت علمی پژوهشگری اجتماعی، «اما گستره اين بحث مفصل است و ما نبايد توفيق غولهای تبليغاتی در القاء نگرش «شیءگونه» آدمها نسبت به خود را دستکم بگيريم، طبعاً چنين ديدگاهی در جوامع درحال گذار دامنه وسيع تری دارد و اين از مختصات چنين جامعه ای است که آدمی در برزخ جهان بينی سنتی و مدرن بماند و گاه تا مرز بحران هويت به پيش رود. فرد در اين جامعه، سرگردان است و با «خويشتن خويش» بيگانه و حتي دچار پديده «خود بدی» و «ديگر پرستی» میشود، در اينجاست که چهره و ظاهر فرد ملاک ارزيابی يا قضاوت ديگران قرار میگيرد و تب جراحي زيبايی آنقدر بالا میگيرد که فروکش کردنش به آسانی ميسر نيست.
در چنين جامعهای، برخی آدمها هربار مقابل آينه میايستند، نفسشان در سينه حبس می شود و از ديدن خود بيزارند میشوند. آنها در آينه شخصی را ميبينند که با تصورات ذهنیشان کاملاً بيگانه است. بيشتر اوقات فکر میکنند، زير چشمانشان گود افتاده و بينی بزرگ و گوشتی دارند که بخش زيادی از صورتشان را اشغال کرده و يا اينکه گردنشان مثل گردن غاز بلند است. اين افراد به سندرم «خودزشت انگاری» مبتلا هستند، به اين معنا که افراد مبتلا به اين سندرم خود را زشت میبينند و از طرز نگاهکردن مردم نگراناند و در بسياری موارد در انجام عملهای زيبايی افراط میکنند».
و نکته جالب توجه در این زمینه، تمرکز بر این مهم است که با مراجعه به قریب به اکثریت کلینیکهای زیبایی، متوجه خواهید شد که بسیاری از پزشکان که در این زمینه مشغول به فعالیت هستند، از نگاه اشخاصی که برای جراحیِ زیبایی مراجعه کردهاند، نیاز به عمل زیبایی دارند؛ اما شمار قابل توجهی از پزشکان با بینیهای برجسته، اندام بزرگ، غبغبهای آویزان، چشمهای افتاده، موهای کمپشت و... -که برای شماری از افرادی که برای ازبینبردن هریک از موارد مذکور، هزینههای گرانی پرداخت میکنند، ناموزونی به حساب میآید- درحال گذرانِ زندگی با اعتماد به نفس هستند و پول گزافی نیز بابت رفع این موارد از سوی بیماران خود دریافت میکنند!
و درحالی در این زمینه، نقش اعتماد به نفس و پردازش به خوداهمیتی در بین دختران جوان قابل اشاره است که با توجه به مطالب متعدد در این زمینه، نقش خانواده نیز در تجلی اعتماد به نفس دختران، یکی از موضوعات حائز بیانی است که باید به صورت روتین در برنامههای فرهنگی و دورهمیهای خانوادگی به آن پرداخته شود که مصطفی اقلیما نیز با اشاره به اعتماد به نفس و تربیتهای خانوادگی معتقد است: «در فرهنگ کشور ما اینگونه جا افتاده که دختران ما نیاز به تأیید دیگران دارند، اما پسرانمان را اینگونه تربیت نمیکنیم، به همین دلیل درحالی که شاهد گرایش گسترده زنان و دختران به جراحیهای زیبایی هستیم، آمار این عملها در آقایان بسیار ناچیز است».
و در این میان اگرچه زنگ خطر کاهش فرهنگ تفکر و فقر اعتماد بهنفس در میان دختران این سرزمین به صدا درآمده که کمرنگشدن این معضل، راه چندین ساله را میطلبد که به طور فشرده در کنار فرهنگسازی رسانهها و نقش خانواده شاید بتوان به روشنگری ذهن دختران در دهههای آینده امیدوار بود.
کدخبر: 9310
روزنامهنگار: الهام آمرکاشی