تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
سرویس : کتاب خوب
خبرنگار :
کدخبر : 11060
تاریخ : سه‌شنبه، 17 آبان 1401 - 10:00
تفکر نامطمئن کتاب تفکر نامطمئن نوشتهٔ آنی دوک با ترجمهٔ فاطمه امیدی در نشر نوین به چاپ رسیده است. آنی دوک، روان‌شناس، مشاور کسب‌وکار و قهرمان بازی پوکر، در این کتاب به شما می‌آموزد که چگونه با عدم قطعیت کنار بیایید و در نتیجه بهترین تصمیمات را اتخاذ کنید. به گفتهٔ نیویورک‌تایمز این روزها کتاب آنی دوک محبوب‌ترین منبع در بین سرمایه‌گذاران است.

کتاب خوب- امیدبانوان؛ حتی بهترین تصمیمات هم گاهی منجر به بهترین نتایج نمی‌شوند. همیشه عنصری کنترل‌ناپذیر به نام شانس و اطلاعاتی پنهان از دید وجود دارد. در این کتاب می‌آموزیم که چطور در شرایط عدم قطعیت، تصمیمات هوشمندانه‌تری بگیریم.

بنابراین کلید موفقیت در بلند‌مدت و جلوگیری از استرس، تفکر در شرایط نامطمئن است: چقدر مطمئن هستیم؟ راه‌های احتمالی چگونه اتفاق می‌افتد؟ کدام تصمیمات بیشترین شانس موفقیت را دارند؟ آیا من در یک استراتژی که ۹۰٪ مواقع کار می‌کند با ۱۰٪ بدشانسی زمین خوردم؟ یا اینکه موفقیت من به جای تصمیم‌گیری درست به شانس نسبت داده می‌شود؟

 کتاب تفکر نامطمئن دو ابزار ساده برای پذیرش عدم قطعیت به ما معرفی می‌کند:

 (۱) در برابر ِ باورهایمان، از خودمان بپرسیم که آیا حاضریم در مورد درست بودن آن شرط ببندیم؟

 (۲) به‌جای گفتن «مطمئنم که ...»، بگوییم «x درصد مطمئنم که...» اگر مقدار اطمینانمان را با عددی بین صفر تا صد بیان کنیم، احتمالا همواره درصد اندکی برای احتمال اشتباه بودن آن در نظر خواهیم گرفت. در دنیای واقعی اگر پایمان روی زمین باشد، به هیچ چیز ۱۰۰ درصد باور نخواهیم داشت.

 

کتاب تفکر نامطمئن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به کتاب‌های موفقیت پیشنهاد می‌شود.

 

بخشی از کتاب تفکر نامطمئن

لحظه‌ای را تصور کنید که ویلسون پاس را دریافت و کار را تمام می‌کرد. آیا عناوین خبری به «انتخاب طلایی» یا «سی‌هاکس سوپربول را با یک انتخاب شگفت‌آور برد» یا «هوشمندی کرول، حریف را شکست داد» تغییر نمی‌کردند؟ یا تصور کنید که پاس ناقص مانده و سی‌هاکس در بخش سوم یا چهارم بازی به یک امتیاز رسیده (یا نرسیده) باشد. آن وقت تیتر خبرها راجع به موقعیت‌های دیگر بازی بود و تصمیم پیت کرول در بخش دوم نادیده گرفته می‌شد.

کرول بدشانسی آورد. او بر کیفیت تصمیم‌گیری‌اش در بازی کنترل داشت، اما بر چگونگی اجرای تصمیم نه. دقیقاً به این دلیل بود که نتیجهٔ مطلوبی نگرفت و همهٔ تقصیرها به گردن او افتاد. او سبکی از بازی را اجرا کرد که به احتمال زیاد به پیروزی نهایی یا یک پاس ناقص ختم می‌شد (که باعث می‌شد سی‌هاکس برای رساندن توپ به مارشون لینچ باز هم فرصت داشته باشد). تصمیم او کیفیت خوبی داشت اما به نتیجهٔ بدی منجر شد.

او قربانی تمایل ما برای سنجیدن کیفیت تصمیم با کیفیت نتیجه شد. بازیکنان پوکر برای چنین چیزی یک واژه دارند: نتیجه‌گرایی. وقتی پوکر را شروع کردم، بازیکنان باتجربه‌تر در مورد خطرات ناشی از توجه صرف به نتیجه به من هشدار دادند و آگاهم کردند که در مقابل این وسوسه مقاومت کنم و راهبردم را به‌خاطر ناکامی در چند دست در کوتاه‌مدت تغییر ندهم.

پیت کرول دریافت که اعتراض منتقدانش به‌خاطر پیامد و نتیجهٔ نهایی بود. چهار روز بعد از سوپربول، او در یک برنامهٔ تلویزیونی حاضر شد و اذعان کرد این بدترین نتیجه‌ای بود که تا به حال از تصمیماتش در مربی‌گری تیم گرفته است. او در ادامه گفت: «اگر می‌توانستیم پاس را دریافت کنیم، یکی از باشکوه‌ترین بازی‌هایمان می‌شد. همه‌چیز خوب پیش می‌رفت و دیگر هیچ کس در این مورد فکری نمی‌کرد.