کتاب خوب- امیدبانوان؛ ایام جوانی ناپلئون هیل با اکثر جوانهای امروز هیچ فرقی نداشت. وی در اوایل کارش موفقیت را منوط به پول میدانست. او میخواست با به نمایش گذاشتن ثروتش مهم جلوه کند؛ اما بهتدریج که جاافتادهتر شد، دیدگاهش تغییر کرد.
هیل در یکی از مقالههایش گفت که در اوایل کار خود، هنگامیکه درآمدش فوقالعاده زیاد بود، اعتقاد داشت که نباید پشت اتومبیلی غیر از رولزرویس بنشیند. او یک زمین بزرگ در نیویورک خرید. چندین خدمتکار و کارگر در خدمتش بودند. این هزینههای گزاف، پیش از رکود بزرگ سال ۱۹۲۹، باعث شد که هیل ثروت و بعد هم زمینش را از دست بدهد.
وقتی در سال ۱۹۶۷ کتاب با آرامش خاطر ثروتمند شوید منتشر شد، هیل هشتادوچهارساله پیامش تغییر کرده بود. او پا به سن گذاشته و بسیار عاقلتر شده بود و میخواست اهمیت آسودگی خاطر را به تصویر بکشد.
هیل در کتاب با آرامش خاطر ثروتمند شوید میگوید در تلاش است تا به خواننده کمک کند که اشتباهات او را تکرار نکند. هنگام مطالعهٔ کتاب، شاید بتوانید از زندگی هیل یاد بگیرید که برای داشتن خاطری آسوده افزونبر پول و موارد مالی، چیزهای زیاد دیگری هم لازم هستند. با مطالعهٔ این کتاب یاد میگیرید که چگونه از گذشته درس بگیرید، نگرش ذهنی مثبت بیابید، بدون ترس زندگی کنید و به اهمیت تسهیم ثروتتان با دیگران پی ببرید.
زندگی بسیار جالب ناپلئون بیشتر صرف تحقیق، مصاحبه و نوشتن دربارهٔ عوامل موفقیتآفرین شد. او در این کتاب کل دانش خود درمورد گذراندن زندگی با آرامش خاطر را باهم تلفیق میکند.
این کتاب را به دوستداران کتابهای مدیریت و کسبوکار پیشنهاد میکنیم.
«شما از پتانسیل وافری برای موفقیت برخوردارید، اما نخست باید ذهن خویش را بشناسید و زندگی خود را بگذرانید. آنگاه به آن پتانسیل قوی دست خواهید یافت و از آن بهره خواهید برد. با خود درونیتان آشنا شوید تا بتوانید در محدودهٔ زمانی معینی پیروز شوید. فنون و شیوههای خاصی هستند که با کمک آنها میتوانید به مهمترین رؤیاهایتان جامهٔ عمل بپوشانید و بهراحتی میتوانید تمامی آنها را به کار ببرید.
هر انسان موفقی، یک جایی در زندگی درمییابد که چگونه زندگیاش را آنطور که دوست دارد سپری کند.
هرچه هنگام کشف این قدرت عظیم جوانتر باشید، بیشتر احتمال دارد زندگی شاد و موفقی داشته باشید؛ اما افراد زیادی هم هستند که در سنین بالاتر بهشدت تغییر میکنند. بهجای اینکه به دیگران اجازه دهند مسیر زندگیشان را تعیین کنند، خود زمام امور زندگیشان را در دست میگیرند.
خالق عالم، حق قانونی تسلط بر ذهن را به انسان داده است. باید هدف پروردگار این بوده باشد که انسان را ترغیب کند آنطور که دوست دارد زندگی کند، بیندیشد و اهداف خود را شناسایی کند و به آنها دست یابد. فقط با اِعمال این حق قانونی میتوانید ثروت و فراوانی را به زندگی خود جلب کنید و بزرگترین ثروت جهان، آرامش خاطر، را بشناسید که بدون آن سعادت واقعی حاصل نمیشود.
شما در دنیایی سرشار از نفوذهای خارجی به سر میبرید که شما را تحتتأثیر قرار میدهند. شما تحتتأثیر اعمال و خواستههای دیگران، قانون و عرف، وظایف و مسئولیتهای خویش هستید. هر کاری انجام دهید، روی دیگران تأثیر میگذارد؛ همانطور که اعمال دیگران بر شما تأثیر میگذارد و بااینحال شما باید بدانید چگونه زندگی دلخواهتان را سپری کنید، از ذهن خود استفاده و بهسمت رؤیایی حرکت کنید که آرزو دارید آن را به واقعیت تبدیل کنید. همانطور که فلاسفهٔ یونان باستان گفتند: خودت را بشناس. این توصیه برای افرادی که میخواهند از تمامی جهات ثروتمند باشند، فوقالعاده ارزشمند است. بیاینکه خود را بشناسید و خودتان باشید، درواقع نمیتوانید از راز بزرگی که به شما توانایی میدهد آیندهٔ خویش را شکل دهید بهره ببرید و زندگی را وادارید که شما را در مسیر دلخواهتان قرار دهد».