در این راستا درحالی دختران این سرزمین میتوانند در تصاحب کرسیهای
پرشمار اجتماعی، همکفهبودن و گاه برتریِ خود را به نمایش بگذارند که با توجه به
آمار متوالی در این زمینه، همراستا با خودنمایی بانوان کشور در عرصههای متعدد در
جامعه، ناهنجاریهای کثیری از دختران کشور نیز، درحال بروز و ظهور است.
ورود دخانیات و مصرف بیرویۀ آن در زندگی بانوان که گاه به اعتیاد ختم
میشود؛ اعمال بزه و رفتارهای دور از شأن زنانه، نبودِ خط قرمز در روابط و معاشرتهای
متعدد و مسائل متوالی در این راستا، اگرچه این روزها، ورود زنان به دنیای مردانه
را بیشتر نشان میدهد که قریب به اکثریت این زنان با عدم درک درست از مقولۀ برابری
جنسیتی مواجه هستند و غافل از این مهم که، موارد مذکور در دنیای سلامتِ مردان
امروزی هم جایی برای نمایش ندارد!
آمار در این زمینه مؤید این مطلب است: در جامعه کنونی، زنان و دختران
در دو گروهِ کاملا مجزا سعی بر نشان دادن برابری جنسیتی در کشور دارند. گروهی با
ورود به دنیای علم، فناوری، ورزش، تصاحب کرسیهای ریاستی و گروهی با ورود به دنیای
پُک، ژست، ادای مردانه، دورهمیهای فاقد خط قرمز و...
و درحالی جامعهدانان به کرات به مقولۀ فرهنگسازی در این زمینه تأکید
دارند که بازگویی «هویت برابری» در مرتبۀ خود میتواند اثرگذار تلقی شود.
اگرچه برابری جنسیتی در معنای تام، اینگونه تعریف میشود که
«زن و مرد حقوق و وظایف یکسان دارند و همه از فرصتهای مساوی در جامعه برخوردار
هستند که این مؤلفه عدالت و تقسیم مسئولیتها را نیز در بر میگیرد؛ هم در جامعه و
هم در خانواده» که مطالب متعدد در این زمینه بر این بند تأکید دارد که اگر جنسیت
مانع از آن شود که ما بتوانیم نقاط قوت و ضعف فرد را ببینیم، این امر میتواند به
تبعیض و فرصتهای محدود برای فرد منجر شود .این هدف زمانی تحقق مییابد که تمامی
آحاد جامعه را در برگرفته و تمامی گروههای مختلف را از هر دو جنس شامل گردد. نظر
به این که زنان تقریباٌ نیمی از اعضای جمعیت را تشکیل میدهند، هیچ برنامهای بدون
توجه به آنان توفیق چندانی نمییابد و نهایتاٌ هیچ توسعهای پایدار و کامل نخواهد
بود.
و این موضوعات درحالی این روزها مرکز توجه بانوان کشور قرار گرفته که برهه تاریخیِ «برابری جنسیتی» به چند دهه قبل باز میگردد و با توجه به گزارشات مطرح؛ در چهارمین اجلاس جهانی زن ( پکن ،۱۹۹۵) بحث ارتقاء مشارکت زنان و دستیابی به اهداف برابری جنسیتی به گونه ای مطرح شد که پیشرفت و مشارکت زنان محور اساسی بحث توسعه پایدار گردید و شعار (فراهم نمودن فرصتهای بیشتر برای توانمندسازی زنان از طریق دستیابی آنها به آموزش و قدرت و اقتصاد و فراگیری فنون و اشتغال) در کنفرانس جمعیت و توسعه قاهره بهعنوان کلید اساسی رسیدن به استراتژی جدید بیان شد. اعلامیه کپنهاک در اجلاسیه هیأت رئیسه سازمان ملل در سال ۱۹۹۵ توسعه جهانی را چنین تعریف میکند: اشتغال کامل، برابری میان مردان و زنان و دسترسی آنان به مسائل اقتصادی، سیاسی، آموزشی و مراقبتهای بهداشتی که باید در اولویت قرار گیرد.
آنا پرسیچ- متخصص برنامهریزی در یونسکو در مورد برابری جنسیتی در حوزه علم، فناوری و نوآوری میگوید: در حالیکه علم، فناوری و نوآوری نقش مهمی در تحقق همه اهداف توسعه پایدار دارد، برابری جنسیتی نیز نقش مهمی در این میان دارا است. جذب زنان بیشتر در رشتههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات ما را در دستیابی به اهداف توسعه پایدار یاری میرساند. علاوه بر این، طبق گزارش علمی یونسکو، ۳۳.۳ درصد از کل محققان در جهان را زنان تشکیل میدهند و موقعیت شغلی تحت عنوان رهبر در میان زنان ۱۲ درصد است.
و اگرچه برآوردها حکایت از این موضوع دارد که «بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی در جامعه با افزایش میزان
مشارکت زنان ملازم است» که بازنمایی
این موضوع در رسانههای کثیرالمخاطب، مؤلفۀ حائز اشارهای است تا بتوان با فرهنگسازی
اصولی و نشان دادنِ جایگاه واقعیِ زنان،
آمار بانوانی را که تمایل به ابراز وجود در شمایل و کسوتهای مردانه دارند را در
شیب کاهشی قرار داد و مقولۀ برابری جنسیتی، در ابعاد درست و صحیح آن در اذهان
عمومی تعبیه شود.
با توجه به جامعه امروزی و آمار متعدد ناهنجاری در این زمینه، باید منتظر بود و دید، کدام نهاد، قدم ابتدایی برای برجستهتر نشان دادن این موضوع به توالی و فرهنگسازی در این رویه را، متولی خواهد شد و آیندۀ زنان جامعه در برابری جنسیتیِ واضح تصویر خواهد شد یا خیر!
برش
در حقیقت، اغلب عکس این قضیه صادق است: بسیاری از کشورهایی که میانگین
ارقام قابل قبولی در شاخص های اجتماعی داشتند اغلب در پشت میانگین بالای اختلاف
بین زن و مرد پنهان می شوند. رفع تبعیض های جنسیتی می تواند توسط سیاستهای فعال به
انجام رسد و نیازمند این نیست که کشورها سطح درآمدهایشان را برای موفقیت و
پیشترفت در این زمینه گسترش دهند.