یادداشت. عفت السادات حسینی؛ این روزها به هر سو که مینگریم از صفحات روزنامهها تا تلویزیون و گوشیهای هوشمند با موجی از اخبار هولناک از جنگ و آوارگی روبرو هستیم که قطعاً مرور این اخبار در طولانی مدت موجب بحرانهای فراوانی در روح و روان ما خواهد شد. مسلماً زنان در این مقوله هم از نظر مدیریت احساسات و تسلط بر ذهن از آسیبپذیری بیشتری برخوردار هستند و هم ساحت مقدس مادرانه آنان در این روزهای پرآشوب به آگاهی، تعادل و تقویت بیشتری نیاز دارد تا علاوه بر آنکه فرزندان خود را از خطرات و بلایای عواقب جنگ آگاه میکنند و عدالت و صلح را برای تمام جهانیان آرزو میکنند، انسانهایی حقطلب نیز بار بیاورند که باور داشته باشند ارج نهادن به ارزشهای انسانی و معنوی بشریت و دفاع از تمامیت ارضی یک سرزمین یکی از اصول وطنپرستی و میهندوستی و حتی حفظ شرافت آبا و اجدادی است که عمری با افتخار از مرزهای جغرافیایی و ناموس آن کشور دفاع کردهاند.
این روزها که جهان دیوانهوار چون زنگی مستی تیغ خشم و طمع در دست گرفته و نه مرز و حریم میشناسد و نه زن و کودک، این روزها که آوارگی کودکان اکراین و غزه قصه نیست که سوگی است بر دل نشسته، این روزها که دیگر روز نیست که شبی است بیپایان و گویی بی سحر... تنها ایمان است و امید که ما را قوی میدارد و این معجون عشق تنها قوت جانی است که مادران را با عشقی مادرانه نسبت به همه کودکان جهان بر آن میدارد که هم خود قوی بمانند و هم کودک آگاه و قوی بار بیاورند. این امر ممکن نیست مگر آنکه با بهکاربردن تکنیکهای ذهنآگاهی، ذهنآرامی و تنآسایی ابتدا به حفظ آرامش روح و روان خود پرداخته و در گام بعدیِ مدیریت این بحران با پرهیز از کلمات و عباراتی که خشونت و خشم و ترس را به کودک القا میکند و حذر از تماشای صحنههای دلخراشی از بدنهای مثله شده و پرهیز از انتشار اخبار ناخوب به خود و خانواده کمک کنند. کمک کنند که مبادا سهم آرامش از کانون زندگی کم شود که سودی نخواهد داشت جز اینکه در طولانی مدت همان خانه دنج و امن و راحت کانون جنگ داخلی و خشونت خانگی شود.
بر کسی پوشیده نیست که مدیریت همه امور جهان از عهده من و تو خارج است. از عمر این جهان قرنها گذشته ولی ندیدهایم و نشنیدهایم که قرنی (چه لاف غریبی!) حتی دههای جهان در صلح و آرامش باشد. امپراطوری آمده و رفته پادشاهی بر اریکه قدرت بوده و اکنون در خاک آرمیده؛ ولی در این همه آمدوشد رهبران جهان جنگ و خونریزی یا در مقام حمله یا در قامت دفاع همیشه بوده و خواهد بود؛ اما انسان باهوش و از آن مهمتر زن خردمند باید از تمام این فراز و فرودها با آرامش خاطر عبور کند درحالیکه فرزندان خود را نیز از این بلایای عالمگیر حفظ مینماید.
در طول تاریخ همانطور که سیاستمداران بر سر فتح
مرزهای بیشتر جنگیدهاند، بخش مهمی از جنگ روانی نیز در نیل به پیروزی بر عهده
رسانه بوده و هست و چه تأسفبار است که در این جنگ نابرابر بین غولهای رسانهای
جهان با رسانههای خُرد و محلی و گردانندگان کانالها و صفحات مجازی آنچه بهعنوان
ابزار قدرت رسانه کاربرد فراوان داشته نشاندادن بدترین نوع زخم نفرتانگیز جنگ بر
چهره معصوم کودکان و زنان است و تأسفبارتر آنکه بسیاری از افراطیون در فضای مجازی
با بیوجدانی تمام آنچنان سعی در نشاندادن عمق زخمها دارند که تمام مرزهای
ممنوعیت خبری را زیر پا نهادهاند؛ غافل از آنکه این امر فقط خدشهدار کردن روح و
روان انسانهایی است که شاید خود در بدترین شرایط روحی و جسمی روزگار میگذرانند و
با روبرو شدن با این تصاویر و فیلمها فقط یکقدم به پرتگاه ناامیدی و مرگ نزدیکتر
میشوند.
بیا باور کنیم روح و روان
کودکان نباید در این بازی قدرت بزرگان آنچنان دچار زخم ناسوت شود که عمری در پی
انتقام و خشم و خشونت باشد. این جنگ نیز تا سرآغاز جنگی دیگر تمام میشود؛ اما
آنچه بر دلوجان و روان ما مینشیند میتواند در روند زندگی، سبک زیستن و حتی نوع
انتخابهای ما تأثیر بگذارد. پس، حال که بسیاری از افراد بیتجربه در فضای مجازی
پا در کفش رسانه کرده و با انتشار این نوع عکسها و فیلمهای تولید شده توسط شبه
رسانهها بهاصطلاح خود قصد رونمایی از فجایع جنگ را دارند بیا ما بالغانهتر بر
احساسات خود فائق شویم و از اشتراکگذاری چنین تراژدیهایی با دیگران حذر کنیم به
این امید که در قطع چرخه پروپاگاندای جنگ و خشونت نقش مؤثری داشته و در پرورش نسلی
خردمند و آگاه از حقوق مادی و معنوی خود سهیم باشیم که هر چه کودک امروز از نظر
ذهنی و روانی سالمتر و معتدلتر باشد جهانی عاری از جنگ و خشونت را پیش رو خواهد
داشت.