کرج - امید بانوان؛ الهام - آمرکاشی؛ دولت یازدهم در 12مرداد 92، تقریبا 6 سال پیش با رویکرد و شعار تدبیر و امید به روی کار آمد و اهداف مشخص را نشانه گرفت اما تا به امروز و بعد از گذشتِ دو سال از روی کار آمدن دولت دوازدهم، یک تیر از اهداف مسجل تحت شعار تدبیر به سیبل مورد نظر اصابت نکرده و درحالی شعارها در حد بانگ اولیه باقی مانده که دولت حاضر این روزها با تکاپویی از سوی اهالی پارلمان برای دستیابی یک زن در منصب وزارت مواجه است.
1- یک زن در کسوت وزارت؟ امری اجتماعی، نه سیاسی!
وزیر بودن بانوان، امری است که جامعه ایرانی آن را یک بار در ایام گذشته مشاهده کرده و بازخوردهای متعدد را بر پیکر اجتماع دیده است.
در چهل سال گذشته، مرضیه وحید دستجردی- تنها زنی است که در جایگاه وزیر در کابینه دولتهای پس از انقلاب اسلامی حاضر بوده است.
دستجردی -پنجشنبه 17 مرداد 88 - اولین وزیر زن در تاریخ پس از انقلاب در دولت احمدی نژاد با ۱۷۵رأی موافق، ۸۲رأی مخالف و ۲۹رأی ممتنع به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی معرفی شد و تا دی ماه سال91 در کرسی وزارت باقی ماند.
سه سال وزارت برای یک زن در دنیایی مردانه و محیط رجال سیاسی که از هر سو به پهنای تفکر مردسالاری در زمانه خود، فعالیت داشتند و زمزمه اخباری از این دست که: "تنها زن وزیر تاریخ پس از انقلاب با انتقاد از اختصاص ندادن ارز دولتی برای مصارف پزشکی و دارویی، جاده اخراج خود را هموارتر کرد"؛ نشان از قدرت زنانه یک وزیر زن دارد که تکیه بر ادامه مسیر وزارت، آنچنان مهم جلوهگری نمیکند.
زنان در طول چهاردهه گذشته تا به امروز با تصدی در یکایک منصبها و پستهای مدیریتی در سازمانها و ادارات مختلف، بر این امر صحه گذاشتهاند که با حساسیت و پیگیری امور و پذیرش مسئولیت تا حد زیادی در ارتقاء کیفی و کمّیِ امر مورد نظر اثرگذار بوده که بنا به دلایل متفاوت جامعه شناختی و روانشناسی، زیرمجموعههای متفاوت بیولوژیک و محیط اجتماعی در این امر دخیل است.
باتوجه به نظر اکثریت در این راستا، "تفاوت میان دو جنس زن و مرد ریشه در دو عامل تغذیه و طبیعت دارد و فقط نمیتوانیم بگوییم که جامعه است که مردان و زنان را شکل میدهد بلکه عوامل زیستشناختی نیز در این میان دارای اهمیت گستردهای است. محققین تفاوتهای فیزیولوژیکی متعددی را کشف نمودهاند. در سیستم عصبی خانمها و آقایان، به طور مثال مغز آقایان حدود ده درصد بزرگ تر از مغز خانم هاست اما زنان دارای سلول های عصبی فعال بیشتری در بخشهای خاص مغز هستند. زنان معمولا دارای بخش کورپوس کولوسوم (corpus collusum) بزرگتری هستند. (کورپوس کولوسوم به گروهی از سلول های عصبی گفته می شود که ارتباط میان دو نیم کره مغز را یعنی نیم کره چپ و راست شکل می دهد )، این باعث میشود که زنان در انتقال اطلاعات از یک نیم کره به نیم کره دیگر سریعتر باشند. یعنی میتوانند از نیمکره چپ مغز که بیشتر فعالیتهای محاسباتی و حرکتی را انجام میدهند به همان اندازه استفاده نمایند که از بخش احساسی و بصری نیمکره راست استفاده می کنند اما آقایان معمولا تنها قادر به استفاده از نیمکره چپ مغز خود هستند".
بند مذکور را درحالی میتوان به پاراگراف زیر مرتبط کرد که بر اصل مدیریتی بانوان، تکیه زد و با توجه به تساوی در حقوق و برابریِ دوجنس مخالف، تاحدی بتوان رجحانِ جنس مونث را نیز در مدیریت پذیرفت.
باتوجه به آمار و مستندات موجود: دیدگاه مدیریتی مردان یا همان دیدگاه فرمان و کنترل و دیدگاه زنان یا همان دیدگاه مدیریت مشارکتی و توافقی است و در این راستا، دبرا بورل- مدیر آموزشی مؤسسه مریخ – ونوس در نیویورک میگوید: مدیران زن معمولا اشتیاق بیشتری به ساختن دارند تا به بردن. زنان معمولا مایل به دستیابی و حصول توافق هستند و مایلند تا عقاید و نظریات دیگران را نیز بشنوند و بالعکس آقایان فکر میکنند اگر از دیگران راهنمایی بخواهند آنها به عنوان یک رهبر ضعیف که از داشتن پاسخهای مناسب بیبهره است شناخته می شوند".
2- جامعه حاضر به تغییر محیط رجال سیاسی نیازمند است
در نگاه کلان به امر مدیریت، مبانی و ساختارهای متعددی وجود دارد که هر کاراکتر با توجه به زوم کردن و دقت در آن و بزرگنمایی مسائلِ دور از نظر برای دستیابی به هدف ایدهآل، میتواند مفید واقع شود.
در این راستا اصول مدیریت به چهار وظیفه تحت عنوان چارچوب P-O-L-C شناخته شده است که در راهبردِ چالشهای اصلی سازمانها و مدیران امروزی که با آن مواجهاند، اجزاء چارچوب زیر در خلق و حل مشکلات موجود کمککننده است:
برنامه ریزی (planning)، سازماندهی (organizing)، رهبری (leading) و کنترل (controlling) ، اجزاء مؤثر مدیرتی است که در قریب به اکثریت پستهای بانوان مدیر موفق، به صورت ملموس و تلفیقی وجود دارد و ترکیب و تحلیل این 4عنوان بهطوری قابل هضم و درک برای قشر بانوان است که با نیروی خلاق و تمرکز بر هدف غایی و عدم تمرد از مسئولیت پذیرفته در ایجاد همافزایی و توان دستیابی به اهداف استراتژیک و در برنامه های اغلب بلندمدت به کمال پیشرفت و اعتدال موجود در برنامههای مدون سازمان و ادارات مذکور منتهی میشود.
در این میان با توجه به موارد مذکور و عملکرد مثبت اکثریت بانوان در کسوت مدیریتی، جای خالی سِمت های ریاست در پایگاه وزارت، بیش از گذشته حس میشود و وزارت آموزش و پرورش با توجه به اندیشه و جایگاه ویژه تربیتی- اجتماعی که دارد و نقش زنان به عنوانِ یک پایه و پله اصلی در هرم آموزشی که همطیفِ طبیعت و سرشت ذاتی بانوان است، میتواند گزینه مناسبی برای حضور زنان درسازمانها و وزارتخانههایی همراستا با نقش و ماهیت اصلی و ساختار و طبیعت فطریشان باشد.
تربیت و تأثیرگذاری در امر آموزش تا حدی با بلورهای زنانه متناسب است که به جرئت می توان این بدنه فعال اجتماعی را به بانوانی محول کرد که تغییر در دستگاه آموزشی کشور قطع به یقین در راستای دگرگونیِ افراد تربیت شدهای است که در سالهای نه چندان دور و درازی در مشاغل و حرفههای متفاوت و متوالی در جایگاهها و هرم متعدد هندسیِ کشور به روی کار خواهند آمد.
3 - نقش کمرنگ ۳۰ درصدی در پستهای مدیریتی بانوان کشور
مردادماه سال گذشته معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت کشور گفت: "حسب دستور رئیس جمهور و با توجه به قانون برنامه ششم توسعه که اختصاص ۳۰درصد از پستهای سرپرستی و مدیریتی به حوزه بانوان را پیش بینی کرده است، این موضوع از سوی وزیر کشور به استانداران ابلاغ شده و مطالبه میشود.
معاون توسعه مدیریت و منابع با ذکر این مهم که یکی از شاخصهای توسعه انسانی در سیستم مدیریتی دنیا، حضور فعال زنان است، تأکید کرد: با نگاه ویژه وزیر کشور و اهتمام معاونان و پیگیری دستورات ابلاغ شده در این زمینه، بسیار زودتر و بیشتر از حداقلهایی که برای دستگاههای اجرایی پیش بینی شده است، از توان و ظرفیت زنان برای حضور در عرصه های مدیریتی استفاده خواهیم کرد".
این مطالب درحالی بعد از گذشتِ یکسال به عدد و آمار ۳۰درصدی نرسیده که نگاه ویژه برای ریاست در وزارت از سوی بانوان دارای پایگاه حرفهای در جامعه مورد توجه است.
در این راستا، پروانه سلحشوری- رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی حضور حداقل یک وزیر زن در کابینه دوازدهم را در راستای کمک به توسعه سیاسی کشور و از مطالبات جامعه زنان میداند و با اعلام این بند که ما معتقدیم زنان توانمندی هستند که میتوانند در سطح وزارت خدمت کنند و نسبت به حضور زنان در کابینه آینده هم نا امید نیستیم و تلاشمان را خواهیم کرد که حداقل یک وزیر زن داشته باشیم، معتقد است: فرصت دادن به زنان از راههای رسیدن آنها به مناصب مدیریتی است، مردان سالها تجربه کردند و باید اجازه تجربه کردن به زنان هم داده شود.
سیده فاطمه ذوالقدر-نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز هفته گذشته در هشتم مردادماه سال جاری در نشست علنی مجلس، خواستار انتصاب وزیر زن برای وزارت آموزش و پرورش شد و با بیان این موضوع که برخلاف انتظار، صحبتهایی از حذف و یا کمرنگ شدن مشاوران و دفتر امور زنان در دستگاههای اجرایی خصوصاً آموزش و پرورش به گوش میرسد که این امر نه تنها مغایر ماده 101 قانون برنامه ششم است، حتی برخلاف وعده دولت در انتخاب زنان در 30درصد پستهای مدیریتی است، تأکید کرد: بخشنامه سازمان امور استخدامی مبنی بر استفاده از پستهای موجود مانع اجرای ماده 101 میگردد، بر این اساس از رئیس جمهور میخواهیم پستهای سازمان مناسب با لحاظ فوریت پیشبینی شود.
فاطمه راکعی- دبیرکل جمعیت زنان مسلمان نواندیش نیز ضمن اشاره به این که نمیتوان پیش بینی کرد که دولت چه تصمیمی در این زمینه خواهد گرفت، میگوید: باید یادآور شد که این نه تنها انتظار جامعه زنان بلکه جامعه ایران است که به کار، اندیشیده، مسئولیت و تعهد مادران و زنان اعتماد دارند.
در این میان با توجه به مباحث مذکور و موضوعات مطرح و پیش بینیهای مشخص در این امر، باید منتظر بود و دید در این مسیر چه روزنههای مبارکی برای زنان کشور باز میشود و با ائتلاف بانوانِ صاحبِ کرسی در جامعه تا چه حد میتوان به آینده کشوری با حضور حداکثری بانوانِ فعال امیدوار بود.