تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
سرویس : سبک زندگی
خبرنگار :
کدخبر : 7766
تاریخ : چهارشنبه، 06 بهمن 1400 - 10:24
همه‌اش فست فود؟ کمی هم آرام‌فود! «بگو چی می‌خوری تا بگویم کی هستی» فقط یک جمله‌ فلسفی نیست. امروز دیگر عجیب نیست اگر بگوییم که سبک زندگی‌مان را غذایی که می‌خوریم و غذایی که می‌خوریم را سبک زندگی‌مان تعیین می‌کند.

سبک زندگی- امیدبانوان؛ ایسنا نوشت: اواخر قرن میلادی گذشته البته موضوع به این روشنی نبود، در حالی که بسیاری از مردم دنیا باز شدن پای مک دونالد و باقی نام‌های تجاری فست فود را جشن می‌گرفتند و برای تغییر نکردن فرمول نوشابه تظاهرات به راه می‌انداختند عده‌ای هم بودند که نسبت به این «جهانی شدن غذا» اعتراض داشتند و آن را برای همه مضر می‌دانستند.

یکی از مشهورترین تظاهرات‌های این گروه محافظه کار دوم، تظاهرات علیه افتتاح یک شعبه مک دونالد در ایتالیا، در ۱۹۸۶ امروز به یکی از مهم‌ترین برنامه‌های مبارزه با فرهنگ غذای سریع تبدیل شده است. جنبش «غذای آرام»، دو سال بعد از اعتراض خیابانی به فتح ایتالیا توسط مک دونالد آمریکایی در پاریس ثبت شد. تظاهرات‌کنندگان آن روز، کم کم در سرتاسر اروپا و بعد هم آمریکا کسانی را پیدا کردند که شبیه آنها فکر می‌کردند؛ کسانی که معتقد بودند غذای سریع هر چند چرب و نمکی و خوش مزه و راحت است اما در دراز مدت به ضرر همه تمام خواهد شد.

فست فود، ارزان، زیاد و در دسترس است و مهمتر از همه سریع است. معترضان به این غذاها در تمام دنیا حرف واحدی دارند: «چرا این همه عجله؟». بخش قابل ملاحظه‌ای از وعده‌ی غذایی که در فروشگاه‌های فست فود خریداری می‌شود بیرون ریخته می‌شود. این یعنی فشار به منابع تامین غذا، زمین، برای غذایی که خورده نمی‌شود. تولید بیشتر گازهای گلخانه‌ای در تولید و مصرف و بیرون ریختن غذا که باعث گرم‌تر شدن زمین و سخت‌تر شدن زندگی انسان‌ها و حیوانات می‌شود. اما به غیر از اینها، اعتراضات دیگری هم به فست فود وجود دارد. یکسان شدن چیزهایی که همه‌ی مردم دنیا می‌خورند به معنی از بین رفتن بسیاری از دستورهای غذا، طعم‌ها و مزه‌ها و در نهایت فرهنگ‌های متفاوت است بنابراین اعتراض به فست فود، آن هم توسط ایتالیایی‌ها که ادعای جدی در مورد سلطنت به آشپزخانه‌ها دارند، چندان هم بی جا نبود.

جنبش غذای آرام با چنین پیشینه‌ای شکل گرفت و در ادامه کار خود را گسترش داد و به تبلیغ کاستن از سرعت همه چیز، و نه تنها سرعت تولید و خوردن و بیرون ریختن غذا پرداخت. در کنار فست فود، فست فشن، تولید و خرید و بیرون ریختن بیش از اندازه لباس‌های ارزان، بحران مسافرت سریع، جا به جایی با هواپیمایی گاهی حتی چند بار در هفته و از این دست تغییرات سبک زندگی ناشی از جهانی شدن بیش از هر چیز در حال از بین بردن کره‌ی زمین و زندگی نسل‌های آینده انسان و حیوانات است، در صورتی که کمتر کسی می‌تواند ادعا کند هزینه‌ی این پیشروی به سمت انقراض جمعی به دستاوردهای جهانی شدن می‌ارزد.

با چنین مانیفستی، جنبش غذای آرام که حالا خودش در نیمی از دنیا رستوران‌هایی را زیر علامت حلزون قرمزش دارد، از مردم می‌خواهد که « آرام» باشند، غذای خود را آرام بخورند، از محصولاتی که از بذرهای اصلاح شده تولید شده استفاده نکنند، از محصولاتی که برای پرورش آنها از آفت‌کش استفاده شده خریداری نکنند، از فروشگاه‌های زنجیره‌ای غذا خرید نکنند و به جای آن به حفظ کشاورزی سنتی، رستوران‌های سنتی و شبکه تولید و پخش محلی غذا کمک کنند. جنبش غذای آرام البته محدود به این نمانده است و در سال‌های اخیر به جنبش‌های کارگری برای بهتر کردن وضعیت زندگی کارگران، فرآیند تولید غذا از صنایع کشاورزی تا شرکت‌های بسته بندی و پخش و جمع‌آوری پسماند، کاهش دامداری صنعتی که مخالف حقوق حیوانات است و همین طور جنبش‌های اجتماعی ضد جهانی شدن و سندیکالیسم پیوسته است.

هواداران جنبش « آرام» می‌گویند به دنبال یک انقلاب فرهنگی تازه هستند که در آن چیزها نه با سرعت حلزون و نه با بیشترین سرعت ممکن بلکه فقط با همان «سرعتی که لازم است» پیش برود. «فلسفه ما این است که هر کاری را در زمان مورد نیاز خودش انجام دهیم، نه سریع‌تر و نه کندتر از آن چیزی که لازم است. از زمان استفاده کنیم به جای این که آن را بشماریم و تمام کنیم، فلسفه‌ی ما در مورد ترجیح دادن کیفیت به کمیت است، از غذا خوردن گرفته تا بزرگ کردن بچه و چیزهای دیگر.»

اعتراض اصلی جنبش « آرام» به فرهنگ فست فودی این است که فرهنگ جهانی شده‌ی فست فودی می‌گوید: «دنیا در حال تغییر است و برای هم‌قدم شدن با این تغییرات باید به سرعت زندگی اضافه کرد» اما دنیا واقعا آن قدرها هم که در اوایل قرن بیست و یکم به نظر می‌رسید تغییر نمی‌کند. نیازهای پایه‌ای و اساسی انسان‌ها همان چیزهایی است که بشر غارنشین هم به آنها نیاز داشت، آب و غذا و هوای سالم، خانواده و امنیت، برای رسیدن به اینها لازم نیست با حداکثر سرعت حرکت کرد و چه بسا حرکت سریع‌تر، ما را از دست پیدا کردن به همان نیازهای اولیه هم دور و دورتر کند؛ کاری که تهیه‌ی غذای صنعتی، فست فود و فست فشن و فرهنگ توریستی با مردم می‌کند همین است. زمین و آب و هوا و خانواده و دوستی را از بین می‌برد، برای هم‌قدم شدن با تغییراتی که اصالتی ندارند. شاید اگر سرعت زندگی را کم کنیم، اوضاع به نفع بشر تغییر کند.