فرهنگی- امیدبانوان؛ تسنیم نوشت: فیلم "هناس" در هفته گذشته توانست در فروش تجربه خوبی را پشت سر بگذارد، این فیلم از معدود فیلمهای سالهای اخیر سینمای ما است که در آن "زن و خانواده" اهمیت و موضوعیت دارند. فیلمی که برای خانوادهها ساخته شده است تا بتوانند بدور از هرگونه شوخیهای ناسالم و یا حس تلخکامی، شکست و سیاهنمایی روزنههای متفاوتی از زندگی و تغییر را در خانواده تماشا کنند.
"هناس" زن و خانواده دیگری را نمایش میدهد که مبتنی بر واقعیت، سنت و فرهنگ خانوادههای ایرانی است. موضوعی که برخی واگویههای روشنفکری تلاش میکند تا آن را بشکند و اینگونه وانمود کند که دیگر خبری از فرهنگ دینی و چارچوبهای کهن در خانوادهها نیست. اما این فیلم کاملاً این ایده را از قضا با نمایش یک خانواده علمی و بهروز شجاعانه کنار میزند و از خانوادهای تصویر به ذهن مخاطب ارائه میکند که اتفاقاً ضمن داشتن مشخصههایی مانند فعال در زمینههای علمی و دانشگاهی آن هم در حوزه هستهای، مواردی چون عشق و محبت درون خانواده، اشتراک و همدلی میان زن و مرد، توجه به فرزند و فضای سالم و دارای اهداف عالی فراموش نشده است.
زهرا میرزایی دانشآموخته دکتری مطالعات زنان که مقالاتی مانند "نگرش به توانمندی زنان"، "تأثیر مؤلفههای جمعیت شناختی بر توانمندی" و کتاب "زن مجاهد" را در کارنامه خود دارد، معتقد است که زنی که در فیلم "هناس" میبینیم نمادی از یک زن دغدغهمند و فعال است که حوزههای زندگیاش را تکمیل و مخاطب ایرانی با او همذات پنداری میکند.
این پژوهشگر در صحبتی کوتاه دیدگاه خود را درباره فیلم اینگونه توضیح داد:
" فیلم هناس را صرفاً در رابطه با یک دانشمند شهید و فردی که در حوزه هستهای فعال است، نمیبینم. اتفاقاً فیلم درباره یک زن توانمند یا زنی است که با چالشهای زندگی مواجه است. درواقع فیلم "هناس" یک فیلم زن محور است. البته باتوجه به شناختی که از خانم پیرانی دارم، انتظار من در زمان تماشای فیلم این بود که ابعاد فردی و اجتماعی ایشان را قویتر کار کرده و بیشتر به آن پرداخته باشد، البته با این وجود فیلم را ستایش میکنم. فیلم توانسته هراسهای یک زن در زندگی خود را در شرایطی که مردی فعال و شاغل دارد که در زندگی اثرگذار است و فشارهای مضاعفی تحمل میکند، نشان دهد. شهره پیرانی با بازی خانم مریلا زارعی هم میخواهد همسری دغدغهمند باشد و هم مادری نگران. بازی خوب زارعی در انتقال این حس بهنظرم کاملاً موفق بوده است. او در نشان دادن این نگرانیها درحالی که مرد موفقی دارد بسیار خوب عمل کرده است.
شعار نمیدهم اما در فیلم زن ترازی داریم که در کنار تلاش برای موفقیت تحصیلاتش، میخواهد نقش همسری و مادریاش ضربه نخورد. در بخشهایی از فیلم میبینیم که او بعد از خواب و استراحت همسر و کودکش، وظایفش را انجام میدهد و کارهای خودش را پیش میبرد. با اینکه به او فشار وارد میشود و این استرس آشفتهاش میکند تا از شرایط خانوادگی دور و ناآرام شود، با این همه تلاش میکند بدون انتقال نگرانی به همسر و خانواده کمک کند. برای همین خودش وارد عمل شده و حتی وارد فضای کاری همسرش میشود و جالب اینکه تلاش میکند که همسرش از این موضوع چیزی نفهمد. این همان قشر تحصیل کرده زنان ما هستند که هم مادر و همسرند و از سوی دیگر کنش اجتماعی و دغدغه دارند. برای همین است که خانمهای فعال ایرانی که به همراهی ابعاد فردی، اجتماعی و خانوادگی اهمیت میدهند با فیلم و کاراکتر خانم زارعی همذات پنداری میکنند.
البته اشاره فیلم به موضوع مهاجرت که یکی از آسیبهای مهم جامعه ما است و همچنین انتخاب سیاسی مستقل شهید رضایی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری 1388، به شعاری نبودن فیلم و نگاه واقعبینانه آن ضریب میدهد و باعث میشود که عموم زنان جامعه بتوانند با آن ارتباط بگیرند. عموم زنان کشور ما در زمینه مادری و همسری همواره دغدغهمند و مسئولیتپذیرند و این همان چیزی است که فیلم آن را نمایش میدهد. بنابراین فیلم در دربرگیری زنان ایرانی موفق عمل میکند.
نکته مهم دیگری که در پایان باید به آن اشاره کنم، درک دغدغههای طرفین در زندگی خانوادگی است. زن و مرد فیلم دغدغههای یکدیگر را درک میکنند و این یکی از شروط مهم در ایجاد زندگی مشترک است. همراهی و درک طرفین از دغدغهها و نگرانیها و پذیرش آن باعث میشود که همراهی و همدلی میان آنان احساس شود. این همراهی در فضای مستقل طرفین نتیجه مهمی دارد که عبارت است از تبدیل فضای جزیرهای به فضای اشتراکی در زندگی. فضایی که در آن فعالیت مشترک دارند و این در یک زندگی بسیار مهم است. این می شود زندگی مشترک، یعنی همسرانی که با دغدغه یکدیگر همراهی دارند و مفهوم همسرانگی شکل میگیرد."